جوان ایرانی
جوان ایرانی

جوان ایرانی

مقصدمان کجاست...

سال ها پیش حاکمی به یکی از سوارکارانش گفت، مقدار سرزمین هایی را که با اسبش طی کند را به او خواهد بخشید.

همان طور که انتظار می رفت، اسب سوار به سرعت برای طی کردن هر چه بیشتر سرزمین ها سوار بر اسب شد و با سرعت شروع کرد به تاختن با شلاق زدن به اسبش با آخرین سرعت ممکن می تاخت و می تاخت.

حتی وقتی گرسنه و خسته بود متوقف نمی شد چون می خواست تا جایی که امکان داشت سرزمین های بیشتری را طی کند وقتی مناطق قابل توجهی را طی کرده بود و به نقطه ای رسید که از شدت خستگی و گرسنگی و فشارهای ناشی از سفر طولانی مدت داشت می مرد.

از خودش پرسید، چرا خودم را مجبور کردم تا سخت تلاش کنم و این مقدار زمین را به پیمایم؟

در حالی که در حال مردن هستم و تنها به یک وجب خاک برای دفن کردنم نیاز دارم.

به نظر شما داستان بالا شبیه سفر زندگی خودمان نیست؟

برای به دست آوردن ثروت و قدرت و شهرت سخت تلاش می کنیم و از سلامتی و زمانی که باید برای خانواده صرف شود غفلت می کنیم تا با زیبایی ها و سر گرمی های اطرافمان که دوست داریم مشغول باشیم.

وقتی به گذشته نگاه می کنیم متوجه می شویم که هیچ گاه به این مقدار احتیاج نداشتیم اما نمی توان آب رفته را به جوی باز گرداند.

زندگی تنها پول در آوردن و قدرتمند شدن و به دست آوردن شهرت نیست.

زندگی قطعا فقط کار نیست بلکه کار تنها برای امرار معاش است تا بتوان از زیبایی ها و لذت های زندگی بهره مند شد و استفاده کرد.

زندگی تعادلی است بین کار و تفریح خانواده و اوقات شخصی.

بایست تصمیم بگیری که چه طور زندگیت را متعادل کنی.

اولویت هایت را تعریف کن و بدان که چه طور می توانی با دیگران به توافق برسی اما همیشه اجازه بده که بعضی از تصمیمات بر اساس غریزه درونیت باشد.

شادی معنا و هدف زندگی است.

هدف اصلی وجود انسان است.

اما شادی معنای متعددی دارد.

چه شادی را شما انتخاب می کنید؟

چه نوع شادی روح شما را پرواز می دهد؟
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد