جوان ایرانی
جوان ایرانی

جوان ایرانی

خداوندا !من همان بنده خردسالى هستم که پروریدى ...

خداوندا !

من همان بنده خردسالى هستم که پروریدى

و همان نادانى هستم که دانایش کردى

و همان گمراهى هستم که راهنماییش کردى

و همان پستى هستم که بلندش کردى

و همان ترسانى هستم که امانش دادى

گرسنه اى که سیرش کردى و تشنه اى که سیرابش کردى

و ندارى هستم که دارایش کردى و ناتوانى هستم که نیرومندش کردى

و خوارى هستم که عزیزش کردى

و دردمندى هستم که درمانش کردى و گدایی هستم که عطایش کردى

و گنهکارى هستم که گناهانش را پوشاندى و خطاکارى هستم که از او گذشتى

و اندکى هستم که بسیارش کردى و بی کسی هستم که یاریش کردى

و آواره اى هستم که جا و مأوایش دادى

منم پروردگارا،  آن کسى که در خلوت از تو شرم نکردم و در آشکارا هم رعایت تو را نکردم

منم صاحب مصیبتها و ماجراهاى بزرگ ، منم کسى که بر سرور خود جسارت کرده

منم کسى که نافرمانى خالق کهکشانها را کرده

منم کسى که براى نافرمانیهاى بزرگى که کرده ام رشوه داده ام

منم آن کسى که هرگاه نوید گناهى رابه من مى دادند بسویش شتابان مى رفتم

منم که مهلتم دادى ولى من به خود نیامدم و بر من پوشاندى ولى شرم نکردم

و نافرمانیها کردم و از حدّ گذراندم

و از چشم خود مرا انداختى و من اعتنا نکردم

پس باز هم به بردباریت مهلتم دادى و به پرده پوشیت مرا پوشاندى



خدایا !

پس به ریسمان چه کسى چنگ زنم اگر تو رشته یاری خود را از من قطع کنى ؟

هفت نصیحت مولانا

هفت نصیحت مولانا :
1. گشاده دست باش، جاری باش، کمک کن (مثل رود)
2. باشفقت و مهربان باش (مثل خورشید)
3. اگرکسی اشتباه کرد آن رابه پوشان (مثل شب)
4. وقتی عصبانی شدی خاموش باش (مثل مرگ)
5. متواضع باش و کبر نداشته باش (مثل خاک)
6. بخشش و عفو داشته باش (مثل دریا )
7. اگر می خواهی دیگران خوب باشند خودت خوب باش (مثل آینه)

پنج قانون خوشبختی

پنج قانون خوشبختی را به خاطر بسپارید:

قلبتان را از نفرت پاک کنید
ذهنتان را از نگرانی ها دور کنید
ساده زندگی کنید
بیشتر بخشش کنید
کم تر توقع داشته باشید

کلمات قصار

1. بخواهید تا به شما بدهند،  بجویید تا بیابید،  در را بزنید تا به روی شما باز کنند.
2. از من پرسید منو بیشتر دوست داری یا زندگیتو؟ گفتم زندگیمو! قهر کرد و رفت. اما نمی دونست که تمام زندگی من اون بود
3. خانومها با گوشهایشان عاشق می شوند و مردها با چشم هایشان .(شکسپیر )
4. انسان عاشق هرگز ناسزا نمیگوید ( افلاطون)
5. آنهایی که باتو خندیده اندممکن است تورا فراموش کنند ، ولی آنهای که باتو گریه کرده اند هرکز تورا از یاد نخواهند برد.

ترجمه ی ترانه ی آزاد (Free)اثرسامی یوسف

And you can’t see my covered hair
و تو نمی توانی موهای پوشیده شده من را ببینی


So you sit there and you stare
پس تو انجا نشسته ای و به من خیره شده ای


And you judge me with your glare
و با این نگاه خیره در مورد من قضاوت می کنی


You’re sure I’m in despair
تو مطمئنی که من ناامیدم


But are you not aware
ولی تو آگاه نیستی


Under this scarf that I wear
زیر این روسری که من بر سر میگذارم


I have feelings, and I do care
احساس و عاطفه دارم

 


So don’t you see?
پس تو نمی فهمی (نمی بینی(


That I’m truly free
که من واقعاٌ آزادم


This piece of scarf on me
این تکه روسری را که بر سر من است


I wear so proudly
من با افتخار می پوشم


To preserve my dignity...
برای پاسداری از وقار و بزرگی ام


My modesty
عفتم


My integrity
کمالم


So don’t judge me
پس درباره من قضاوت نکن


Open your eyes and see...
چشمهایت را باز کن و ببین


“Why can’t you just accept me?” she says
او می گوید:" چرا تو نمی توانی "خود من " را بپذیری.


“Why can’t I just be me?” she says
او می گوید: چرا من نمی توانم فقط "خودم" باشم؟


Time and time again
هر بار


You speak of democracy
تو از دموکراسی حرف می زنی


Yet you rob me of my liberty

با اینحال تو خودت آزادی مرا می دزدی ..


And all I want is equality
و تنها چیزی که من می خواهم مساوات و برابری است


Why can’t you just let me be free?
چرا تو نمی گذاری من آزاد باشم؟

 


For you I sing this song
" برای تو من این آواز را می خوانم ...


My sister, may you always be strong

خواهرم، باشد که تو همیشه قوی باشی


From you I’ve learnt so much
من از تو بسیار یاد گرفتم


How you suffer so much

که تو چقدر رنج می بری...


Yet you forgive those who laugh at you

با اینحال کسانی را که بر تو خندیدند ببخش

 

You walk with no fear
تو بی هیچ ترسی قدم بر می داری


Through the insults you hear
با وجود تمام توهینی که به تو می شود


Your wish so sincere
تو انتظار صداقت و بی ریایی را داری


That they’d understand you
انتظار داری تا آنان تو را درک کنند


But before you walk away
ولی قبل از اینکه دور شوی و بروی


This time you turn and say:

این بار برگرد و بگو :


But don’t you see?
آیا نمی بینید؟


That I’m truly free
که من حقیقتا آزادم


This piece of scarf on me
این روسری که بر سر من است


I wear so proudly
من با افتخار می پوشم


To preserve my dignity

برای پاسداری از وقار و شأنم


My modesty
عفتم


My integrity

کمالم


So let me be
پس بگذار آزاد باشم


She says with a smile

او این را با لبخندی می گوید:


I’m the one who’s free
من تنها کسی هستم که " آزادم"

الهی

الهی وقتی بیدارشدم که موقع خوابیدن است(الهی نامه استاد حسن زاده آملی)

بی دردی

 خطرجامعه ما همه از بی دردی است

  سرطان درداگرداشت خطرناک نبود

هرکجا عشق‌ آید و ساکن‌ شود

هرکجا عشق‌ آید و ساکن‌ شود

هرچه‌ ناممکن‌ بود ممکن‌ شود

 در جهان‌ هر کار خوب‌ و ماندنی‌ست‌

 ردپای‌ عشق‌ در او دیدنی‌ست‌

من تنها خدا را دوست دارم

از وقتی سقف خانه مان چکه می کند از باران بدم می آید..
از وقتی مادرم پای دار قالی مرد از قالی بدم می آید
از وقتی برادرم به شهر رفت و دیگر نیامد از شهر بدم می آید
از وقتی پدرم شبها گریه می کند از شب بدم می آید
از وقتی دستان آن مرد سرم را نوازش کرد و بعد به پدرم سیلی زد از دستهای مهربان بدم می آید..
از وقتی خواهرم پاهایش زیر گرمای آفتاب تاول می زند از آفتاب بدم می آید
از وقتی سیل آمدو مزرعه را ویران کرد از آب بدم می آید
و تنها خدا را دوست دارم!!!
چون او باران را فرستاد تا مزرعه مان خشک نشود!!!
چون او شب را می آورد که اشک های پدرم را هیچ کس نبیند!!!
چون او مادرم را برد پیش خودش که او هم گریه نکند!!!
چون او به برادرم کمک کرد که برود تا آنجا خوشبخت تر زندگی کند!!!
چون من دعا کردم و می دانم دستهای آن مرد را که به پدرم سیلی زد فلج خواهد کرد!!!
چون او آفتاب را فرستاد تا مزرعه جوانه بزند!!!
چون او سیل را جاری کرد تا گناه انسان را از زمین بشوید!!!
و من تنها خدا را دوست دارم...

جام جهانی یا خواب جهانی ؟!

سپ بلاتر معتقد است داوری خوب نبود . دیگری معتقد است کیفیت چمن باید بهتر باشد . کلوزه به دنبال این است آقای گل بشود .دادکان به اخراجش معترض است . بکهام میخواد رکورد گلهای ضربه آزاد را بشکاند . کافو در آرزوی این است که باز هم کاپ را بالای سر ببرد . برانکو اخراج شد . کلیزمن امید دارد میزبان قهرمان است . علی دایی به لاس وگاس رفت . سازمان تربیت بدنی بیانیه ای صادر کرد ...

اما آن سوی خبر ها . جایی که غوغا و هیاهوی جام جهانی آن را پوشانده است :
* 9ماه پس از عقب نشینی ارتش رژیم صهیونیستی از نوار غزه بار دیگر ارتش اسرائیل با یورش به این مناطق گویا قصد اشغال دوباره ی این سرزمین را دارد . حملات زمینی و هوایی از شمال و جنوب و شرق غزه ، این شهر را با حملات گسترده ای مواجه کرده است و کودکان و غیر نظامیان به خاک و خون کشیده شده اند .
30 دستگاه تانک با پشتیبانی هوایی و همچنین توپخانه های اسرائیل از رفح به غزه وارد می شوند و جنایات زیادی را هر لحظه بر قلب تاریخ نگین خود درج می کنند .
ارتش رژیم صهیونیستی صبح چهارشنبه به بهانه آزاد کردن نظامی مفقود شده این رژیم با تجهیزات زرهی به نوار غزه یورش برد .

رژیم صهیونیستی مانع از رسیدن دارو به غزه شد .
رژیم صهیونیستی تنها نیروگاه برق غزه را از کار انداخت .
رژیم صهیونیستی از ورود بنزین به مناطق اشغالی جلوگیری کرد .
رژیم صهیونیستی 10 وزیر و 30 نماینده ی پارلمان حماس را اسیر کرد .
رژیم صهیونیستی بیش از 50 تن از فعالان جهادی فلسطین را به اسارت برد
رژیم صهیونیستی با 30 دستگاه تانک با حمایت توپخانه وارد شمال غزه شد.
9000 فلسطینی در بند زندان های رژیم صهیونیستی زندانی هستند .

ایهود اولمرت نخست وزیر اسرائیل غاصب اغدعا کرد سربازان صهیونیست با اخلاق ترین سربازان جهان هستند .
طی 5 سال گذشته سربازان اسراییلی 19 هزار کودک را در نوار غزه و کرانه باختری کشته و یا زخمی کرده اند .
اولمرت در جمع برندگان جایزه صلح نوبل شرکت کرد .

محمود عباس با ایهود اولمرت دیدار کرد و آنها یکدیگر را به گرمی در آغوش کشیدند .
و جهان و جهانیان هنوز سکوت اختیار کرده اند !!!

یا حسینی باشیم و یا یزیدی !