جوان ایرانی
جوان ایرانی

جوان ایرانی

ماجرای زیبایی و زشتی

روزی زیبایی و زشتی در ساحل دریایی به هم رسیدن و به هم گفتند:بیا در دریا شنا کنیم برهنه شدن­­ و در اب شنا کردند و زمانی گذشت و زشتی به ساحل برگشت و جامه های زیبایی رو پو شید و رفت
زیبا نیز از دریابیرون امدو تن پوشش را نیافت از برهنگی شرم کرد و به نا چار لباس زشتی را پوشید و به راه خود رفت
تا این زمان نیز مردان و زنان این دو را با هم اشتباه میگیرند اما اندک افرادی هم هستند که چهره زیبایی را می بینند و فارغ از جامه هایی که بر تن دارد او را می شناسند و برخی نیز زشتی را می شناسند
و لباس ها یش او را از چشمهای اینان پنهان نمی دارد .
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد